۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

برای آزادگان دربند

برای امیرانتطام، نوری زاد، زیدآبادی، توکلی،ستوده، سحرخیز،اوسانلو، طبرزدی، پناهی، تاجزاده، فراهانی، بروجردی و دیگر هزاران آزاده دربند. 
به کوری چشم دیکتاتورها، این نامها ستارگانی درخشانند در ظلمت شب حکومت خفاشان و ماندگارخواهند ماند همچنان تابناک، حتی در روشنایی  بامداد آزادی.

۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

آنچه که نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا باید بداند! (در باب تحریف نام خلیج فارس)

این را اینجا می نویسم زیرا که میدانم نمایندگی وزارت دفاع آمریکا با نام کاربری "CENTCOM" از اعضای رسمی بالاترین است و  حتما  این مطلب را میخواند و امیدوارم که این مطالب را به اداره متبوع خود انعکاس داده و توضیحی قانع کننده برای ملت ایران داشته باشند.
امروز که خبر ابلاغ رسمی تغییر نام خلیج فارس توسط نیروی دریایی آمریکا را شنیدم، بسیار متاسف شدم. نه به خاطر اینکه یک ایرانی هستم، و نه فقط به خاطر اینکه ایرانیان حساسیت ویژه ایی به تحریف نام این آبراه دارند.
تاسف من بیشتر به خاطر نظر مساعد ما مردم ایران نسبت به آمریکا و آمریکاییهاست ما که علیرغم دخالت مخرب آمریکا در کودتای 28 مرداد و یا سرنگون کردن هواپیمای مسافری (و اهداء مدال به عامل آن) هنوز هم حرفهای سیاست مداران آمریکایی را باور میکنیم و  به آمریکا به عنوان یک متحد و دوست مردم ایران نگاه میکنیم و دل به حمایت معنوی ایشان از جنبش آزادی خواهانه امان  بسته ایم، ما که علیرغم اینکه در هیچیک از حوادت نفرت انگیز تروریستی علیه آمریکا یا اروپا نقشی نداشته ایم اما برای گرفتن ویزا و در فرودگاهها مورد تحقیر آمیزترین رفتارها قرار میگیریم و هنوز... " آمریکا دوست" ترین... ملت خاور میانه هستیم! واقعا باید متاسف بود زیرا مسئولان آمریکایی به همه این واقعیت ها واقف هستند ولی با این حال برای کسب منافع زودگذر ملتی بزرگ را تحقیر میکنند. و احساسات این ملت بزرک را به نا حق نا دیده میگیرند.
تصمیم گیرندگان نیروی دریایی آمریکا باید بدانند دل شکسته کردن ملت بزرگ ایران به عنوان تنها ملت علاقه مند به آمریکا در منطقه نه به سود ایران است نه به سود آمریکا و نه حتی به سود منطقه! ملت ایران دلخوری کهنه ایی از دولت بریتانیا به دلیل اینگونه حرکات ناشایست از سوی ایشان در طول تاریخ را دارند که با گذشت زمان برطرف نشده. نگذارید این تصمیم غلط لکه سیاه دیگری در تاریخ مناسبات ملت ایران و دولت آمریکا بشود که باعث خواهد شد روزی آمریکا اظهار شرمساری از این تصمیم غلط شما بکنند، تصمیم گیرندگان نیروی دریایی آمریکا باید بدانند که این تصمیم ایشان نه حکومت ایران بلکه خود ملت ایران را نشانه رفته و به علاوه بر آن به حکومت ایران کمک میکند تا به مردم القاء کند که واقعا دولت آمریکا دشمن مردم ایران است، پس  بهتر است تا دیر نشده، مسئولین خردمند دخالت کنند و یا تصمیم گیرندگان از این تصمیم بازگردند.

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

به کجا پیش میرویم چنین شتابان؟


با نگاهی به این واقعیت که بسیارهستند از عوام (که خودم هم جزیی ازعوام هستم ولی نه جزء آن دسته که اینجا مورد بحث هستند) که داوطلبانه در نمایش های خیابانی دولتی از جمله راهپیمایی های حکومتی، مراسم های استقبال از سران نظام، به امید برخورداری از رانتهای هر چند کوچک حکومتی در حد ساندیس و ساندویچ کالباس و یا رانتهای بزرگترمثل پست ها و امتیازات اجتماعی شرکت میکنند تا به اصطلاح خودشان در بخور بخورها شرکت کنند! من هم به واسظه مدتها زندگی درمیان این قشر با چشم خود دیده ام که با افتخار ازشرکت در این بخور بخور ها یاد میشود! یا اینکه نظیر آن بارها شنیده ام که بسیاری از اینکه توانسته اند با پرداخت رشوه ایی نا چیز به پلیس ازپرداخت مبلغ بیشتر جریمه، جلوگیری کنند، با افتخار یاد میکنند! و یا از اینکه مثلا تواتسته اند با زرنگی ! در صف جا بزنند و حق دیگران را ضایع کنند به خود می بالند و با افتخار از آن یاد میکنند! شاید اگر به همین منوال پیش برود روزی بیاید که بعضی با افتخار از دزدی مسلحانه و قتل دیکران یاد  کنند!
گاهی ترس برم میدارد که باین سرعتی که در سراشیبی سقوط اخلاقی و فرهنگی فرو می افتیم، آیا مشکلاتمان حتی با تغییر نظام فعلی درست می شود؟

۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

فرکانس امروز فارسی1


فرکانس جدید فارسی1 دوباره عوض شده.

Satellite: NILESAT
104 (AB4)/Frequency: 11.393 MHz/Symbol Rate: 27.5 Msps
FEC:3/4/Polarity:Vertical
Arabsat (Badr 4): Frequency: 11.662
MHz/Symbol Rate: 27.5 Msps FEC:3/4/Polarity:Vertical‬

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

داستان آخوند و تقلید و روزگار ما



حدود شصت سال پیش یک آخوند به روستائی رسید.
 با دیدن مسجد قدیمی آن روستا متوجه شد که مردم این روستا مسلمان هستند و با خوشحالی به نزد کدخدا رفت و اعلام کرد که میتواند پیش نماز آن روستا باشد.
 کدخدا که سالها بود نماز نخوانده بود و نماز جماعت را که اصولا در عمرش ندیده بود، با خودش فکر کرد که اگر به این مرد روحانی بگویم که من نماز بلد نیستم که خیلی زشت است، بنابراین بدون آنکه توضیحی بدهد، موافقت کرد.
همان شب او تمام اهالی را جمع کرد و برایشان موضوع آمدن پیش نماز را شرح داد و در آخر گفت که قواعد نماز را بلد نیست و پرسید چه کسی از میان شما این قواعد را میداند؟
نگاه های متعجب مردم جواب کدخدا بود.
 دست آخر یکی از پیرترین اهالی روستا گفت "تا آنجا که من میدانم برای مسلمان بودن لازم نیست خودت چیزی بلد باشی، کافیست هرکاری که پیش نماز کرد، ما هم تقلید کنیم"
با این راه حل، خیال همه اسوده شد و برای اقامه نماز به سمت مسجد قدیمی حرکت کردند.
مرد روحانی در جلوی صف ایستاد و همه مردم پشت سرش جمع شدند.
 آقا دستها را بیخ گوش گذاشت و زمزمه ای کرد، مردم هم دستها را بالا بردند و چون دقیقا نمیدانستند آقا چه گفته است، هرکدام پچ پچی کردند.
آقا دستها را پائین انداخت و بلند گفت الله اکبر، مردم هم ذوق زده از آنکه چیزی را فهمیدند فریاد زدند الله اکبر.
باز آقا زیر لب چیزی خواند، مردم هم زیر لب ناله میکرند.
آقا دستهایش را روی زانو گذاشت و چیزی گفت، مردم هم دستهایشان را روی زانو گذاشتند و ناله ای کردند، آقا دوباره سرپا شد و گفت الله اکبر، مردم هم سرپا شدند و فریاد زدند الله اکبر.
 آقا به خاک افتاد و چیزهائی زیرلب گفت، مردم هم روی خاک افتادند و هرکدام زیر لب چیزی را زمزمه کردند.
 اقا دو زانو نشست، مردم هم دو زانو نشستند.
در این هنگام  پای آقا در میان دو تخته چوب کف زمین گیر کرد و ایشان عربده زدند آآآآآآآآخ، مردم هم ذوق زده فریاد کشیدند آآآآآآآآآآخ.
 آخوند در حالی که تلاش میکرد خودش را از این وضعیت خلاص کند، خود را به چپ و راست می انداخت و با دستش تلاش میکرد که لای دو تخته چوب را باز کند، مردم هم خودشان را به چپ و راست خم میکردند و با دستانشان به کف زمین ضربه میزدند.
آخوند فریاد میکشید "خدایا به دادم برس" و مردم هم به دنبال او به درگاه خدا التماس میکردند.
آقا فریاد میکشید "ای انسانهای نفهم مگر کورید و وضعیت را نمیبینید؟"
مردم هم دنبال آقا همین عبارت را فریاد میزدند.
 آقا از درد به زمین چنگ میزد و از خدا یاری میخواست، مردم هم به زمین چنگ زدند و از خدا یاری خواستند.
باری بعد از سه چهار دقیقه، آقا توانست خود را خلاص کند و در حالیکه از درد به خود میپیچید، نگاهی به جمعیت کرد و از درد بی هوش شد.
جمعیت هم نگاهی به هم کردند و خود را روی زمین انداختند و آنقدر در آن حالت ماندند تا آخوند به هوش آمد.
آن مرد روحانی چون به این نتیجه رسید که به روستای اشتباهی آمده است، بدون توضیحی روستا را ترک کرد و رفت. اما از آن تاریخ تا امروز مراسم نماز جماعت در آن روستا برقرار است.
 البته مردم چون ذکرهای بین الله اکبرها را متوجه نشده بودند، آنها را نمیگویند، در عوض مراسم انتهای نماز را هرچه با شکوه تر برگزار میکنند و تا امروز دوازده کتاب در مورد فلسفه اعمال آخر نمازشان چاپ کرده اند.
البته انحرافات جزئی از اصول در آن روستا به وجود آمده و در حال حاضر آنها به بیست و دو فرقه تفکیک شده اند، برخی معتقدند برای چنگ زدن بر زمین، کفپوش باید از چوب باشد، برخی معتقدند، چنگ بر هرچیزی جایز است.
برخی معتقدند مدت بیهوشی بعد از نماز را هرچقدر بیشتر کنی به خدا نزدیکتر میشوی و برخی معتقدند مهم کیفیت بیهوشیست نه مدت آن.
 باری آنها در جزئیات متفاوتند ولی همه به یک کلیت معتقدند و آن این است که یک عده باید مرجع باشند و بقیه تقلید کنند.  
خدایا آنرا که عقل دادی چه ندادی؟
و آنرا که عقل ندادی چه دادی؟!!؟

۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

سیاه بازی حکومتی با شرکت: احمدی نژاد در نقش طرفدار آزادی پوشش جوانان و آخوندهای بد معترض

این یک بازی سیاسی کهنه و نخ نما است که حکومت منفور، جنگ زرگری راه می اندازند و یکی میشود آدم خوبه و دیگری آدم بده تا بلکه با این ترفند عده ایی را بفریبند و محبوبیتی برای خود دست و پا کنند.
همه میدانند که این همه رسوایی که حکومت برای خود خرید برای بر سر کار آوردن احمدی نژاد بوده است، و حالا بعد از این رسوایی وجنایت بزرگ نمیآیند مرغ تخم طلایشان را هی و کیش کنند!

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

اگر کشتی های کاروان آزادی غزه به ایران میامدند!

اگر کاروانی از کشتی ها حامل فعالان مردمی مشابه همان کشتی هایی که توسط اسراییل بازداشت شد برای کمک به مردم ایران  می آمدند چه میشد؟


1- همه سرنشینان کشتی توسط سپاه بازداشت می­‌شدند.
2- در کشتی 2 تن مواد مخدر،1 تن مواد منفجره و نقشه حمله به تاسیسات اتمی ایران پیدا می­‌شد.
3- تعدادی از بازداشت شدگاه به روشهای مختلف از جمله خوردن واجبی، خوردن سالاد، طناب دار، رفتن زیر وانت و غیره خودکشی می­‌کردند.
4- بقیه بازداشت شدگان به تلاش برای براندازی نرم با اسم رمز آزادی اعتراف می­‌کردند.
5- همه بازداشت شدگان متهم به جاسوسی برای اسرائیل می­‌شدند.
6- تعدادی از متهمان اعتراف می­‌کردند که از "م.ح.م" و "م.ک" پول گرفته بودند که تحت پوشش جنبش "س" اقدام به تلقین تقلب در انتخابات به جوانان کنند.
7- دولتهای غربی اقدام ایران را گروگان­گیری سیاسی خوانده و هرگونه امکان معاوضه اسرا با تروریستها را غیر ممکن اعلام می­‌کردند.
8- متهمان به جاسوسی با زندانیان ایرانی خارج از کشور معاوضه می­‌شدند.
9- همه، همه چیز را فراموش می­‌کردند.
10- بیست­‌و­‌سی با گزارشی از سوء تغذیه گربه­‌های خیابانی فرانسه اقدام به افشاگری در مورد تقسیم ناعادلانه غذا در غرب می­‌کرد.



۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

احمدی نژاد: قطعنامه شورای امنیت پشیزی ارزش ندارد = رنج مردم ایران و آینده فرزندان ایران پشیزی اهمیت ندارد

ققطعنامه شورای امنیت یک سند حقوقی و لازم الاجرا برای همه اعضاء سازمان ملل متحد است، حتی اگر کشوری با مفاد آن مخالف باشد باز هم ملزم به اجرای آن می باشند و در صورت تخطی ممکن است خود آن کشورمورد مجازات قرار بگیرد.
این قطعنامه ها مشمول مرور زمان نمی شوند حتی اگر رژیم ایران تغییر کند، قطعنامه ها به قوت خود باقی خواهند ماند و تنها راه رفع آنها، در دستور کار قرار گرفتن مجدد آنها در شورای امنیت و رای آوردن القاء بخشنامه است و این اتفاق بسیار دور از ذهن بنظر میرسد، و تحقق آن حتی در صورت تغییر رژیم ایران نیاز به فعالیت قوی دیپلماتیک و صرف وقت و هزینه بسیار دارد.
با هر کدام از این قطعنامه ها رابطه ایران با دنیای خارج بسیار محدود و تحت کنترل می شود و امکان پیشرفت ایران در تمام عرصه های علمی و صنعتی مخصوصا در بخش نفت و گاز و پتروشیمی را با اختلال جدی روبرو میشود و هزینه های جبران ناپذیری را به مردم نه فقط در این زمان بلکه در آینده و بر نسل های بعدی تحمیل خواهد کرد. در واقع اثرات اصلی این تحریمها در سالهای آینده که صنایع زیربنایی ایران فرسوده تر میشوند نمود بارزتری پیدا خواهد کرد.
اثر ویرانگر این قطعنامه ها بر روند پیشرفت و اقتصاد ایران بطور قطع از عواقب جنگ 8 ساله ایران و عراق بسیار وخیمتر خواهد بود.
اسم این تحریمها را هرچه که بگذاریم تنها کسانی که هدف قرار میگیرند مردم ایران هستند، این رژیم ابزار قدرت طلبی خود را با دور زدن محدودیت ها و صرف هزینه های هنگفت از جیب ملت ایران همانگونه که تا حالا فراهم کرده از این پس هم فراهم خواهد کرد، محدودیت های ناشی از قطعنامه صنایع ایران را در بخش زیر ساختی و بخش نفت وگاز و پتروشیمی هدف گرفته، که منجر به متوقف شدن نوسازی صنایع زیر ساختی ایران می شود و در آینده نچندان دور با فرسودگی صنایع زیرساختی مردم دچار فلاکتی غیر قابل وصف خواهند شد.

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

پیش بینی متقابل رهبران ایران و روسیه در مورد زوال حکومت دیگری بعد از 22 سال

خمینی در سال 1367 گفت:جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو كرد؛ 
مدودیف در سال 1389 گفت: كسي موفق به حفظ قدرت خود از طريق استفاده از عوامفريبي سياسي نشده‌است.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

فرشید منافی با ایران خداحافظی کرد


به گزارش سایت تابناک فرشید منافی برای همیشه از ایران خداحافظی کرد!
فرشید منافی مجری برنامه روی خط جوانی با اجرایی به سبک جدید و جوان پسند رونقی فوق العاده به این رسانه داد تا جایی که تا زمانی که اجرای این برنامه ادامه داشت بین ساعات 6.5 تا 7.5 صدای روی خط جوانی از هر ماشینی شنیده میشد.
متاسفانه این برنامه پر طرفدار دوام جندانی نداشت، گروهی از اقتدارگرایان تحمل انتقادهای ملایم که هر از گاهی از طریق این برنامه پخش میشد را نداشتند و مجریان برنامه به طور سربسته خبر از اعتراض های تند وتیز و گاه تهدی های بعضی از مسئولین میدادند.
و عاقبت برنامه پر طرفدار روی خط جوانی بطور عیر منتظره ایی به پایان رسید و برغم وعده های مجریان و مسئولین برنامه هرگز تکرار نشد در اینکا به یکی از برنامه های روی خط جوانی گوش فرا دهید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

موميايی حسن آباد



موميايی حسن آباد سنندج

در حين عمليات تعريض جاده مسير شهرک حسن آباد- سنندج، 5 قبر تاريخي کشف شدند. مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري کردستان طبق کارشناسي هاي اوليه، قدمت اين قبرها را 3 هزارسال تخمين زدند. در اين قبرستان كه مردگان به صورت چمباتمهاي دفن شده اند، اشيائي همچون نيزه هاي جنگي، دست بند مفرغي و کاسه هاي سفالي نيز کشف شده است. شاهدان عيني که در ساعات ابتدايي کشف اين گورها قادر به ديدن آنها شدند، اظهار مي دارند که يکي از اين قبرها مربوط به يک پادشاه مي باشد (فيلم کوتاه مربوط به آن به پيوست است). اين جسد به صورت سالم در يک تابوت قرار داده شده که لايه ي بيروني آن را سرب و ساروج و لايه ي داخلي آن طلاکاري شده است. طول اين تابوت دقيقاً به اندازه ي طول جسد مي باشد. در کنار سر اين جسد يک(يا دو) جعبه ي طلايي و با محتويات اشيايي از جنس طلا، در کنار آن يک نيزه و در روي سينه و ميانه ي بدن آن دو شيه، يکي به شکل ماهي و ديگري به شکل عقاب قرار دارند. روي اين دو صفحه کلماتي به زبان ميخي حک شده است. همچنين در پشت سر جسد و بر ديواره ي تابوت، تصويري حک شده ديده مي شود. نکته ي قابل توجه در اين جسد، < SPAN>سالم بودن جسم است. اين جسد حتي به شيوه ي موميايي هاي کشف شده در پارچه ي قرار داده نشده و با اين وجود تمام نقاط آن کاملاً سالم مانده اند. تصاوير مربوط به چهار جسد ديگر در تلويزيون محلي کردستان پخش شده، اما تصوير مربوط به اين پادشاه تاکنون در تلويزيون جمهوري اسلامي و شبکه ي محلي کردستان پخش نشده است. به گفته ي مردم محلي، با توجه به اينکه سرقت آثار تاريخي کردستان همواره از سوي بعضي مسئولين صورت گرفته است، اين نگراني وجود دارد که اين جسد نيز همچون موارد ديگر به سرقت برود. قبرستان کشف شده در فاصله 500 متري تپه باستاني زاگرس سنندج قرار دارد که در فهرست آثار ملي ثبت شده است.. تصاويري از موميايي بي نظير پيدا شده در منطقه حسن اباد سنندج-اين موميايي پيدا شده که حين خاکبرداري در جاده سنندج حسن اباد پيدا شده احتمال مي رود اين موميايي متعلق به دياکو پادشاه ماد باشد متاسفانه تا کنون هيچ گونه اطلاعي از سرنوشت اين موميايي در دست نيست . بنا به اظهار نظر شاهدان موميايي توسط يک هليکوپتر ناشناس به محل نامعلومي انتقال داده شده است.. سازمان ميراث فرهنگي در موزه فقط چند تکه استخوان را نشان عموم مردم داده اند و فقط به اين اکتفا کرده اند ولي تصاوير گرفته شده خلاف ان را نشان مي دهند . تابوت پيدا شده تمام از طلا پوشيده شده بوده است

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

همه چیر فقط برای "+"و یا هدف فقط داغ شدن!



هیچ کداممان نمیتوانیم انکار کنیم که همه ما (اعضاء بالاترین) میل داریم لینکی که در بالاترین میگذاریم همه نظرها را جلب کند و در کمترین زمان ممکن به صفحه اول راه پیدا کند!
خوب، این احساس را در خوش بینانه ترین حالت میتوان به حساب این گذاشت که چون ما فکر میکنیم مطلب ارسالی توسط ما مهم است باید داغ شود تا افراد بیشتری آنرا ببینند، ولی گاهی این روند از حالت طبیعی خارج میشود و آن زمانی است که مفهوم مطلب ارسالی در درجه دوم و یا چندم از اهمیت قرار میگیرد و هدف اول و یا اصلی داغ شدن لینک می شود.
اگر هدف فقط داغ شدن باشد آنگاه مطالب کم محتوا ولی جنجالی فراوان می شود و زمانی که اینگونه مطالب به جنبش آزادیخواهی مردم ایران ربط پیدا میکند، نقش ویرانگر این لینکها نمود بیشتری پیدا میکند.
نمونه اش هم لینکهایی در مورد زنانی بود که میخواستند با نمایش بدن خود، ثابت کنند اراجیف کاظم صدیقی( در باره ربط زلزله با عدم رعایت حجاب زنان) درست نیست! لینک هایی از این دست گاهی چنان زیاد میشود که اخبار درد و رنج زندانیان گمنام و غیر گمنام پشت آنها مستتر میماند! و از طرف دیگر موجب لوث شدن جنبش مردم مخصوصا در نظر قشر سنت گرای مردم که اتفاقا اکثریت جامعه ما را تشکیل میدهند را خواهد شد.



۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

اگر مبدا تقویم ایرانی، روز آزادی ایران شود!

اگر بعد از آزادی ایران مردم ایران تصمیم بگیرند که مبدا تقویم ایرانی سال آزادی ایران باشد، آنوقت سال 1389 در تقویم جدید را چه سالی باید بنامیم؟
یک سال قبل از رهایی؟
دو سال قبل از رهایی؟
.
.
یا سال رهایی ایران؟
مقدمه رسیدن به اهداف، ثابت قدمی در راه رسیدن به آن است، برای تحقق رویاها باید رویایی در ذهن داشت و شوری در دل.
یک سال پیش در همین روزها، آتشی در دلها شعله ور بود، برق امید را در چشم تک تک جوانها میشد دید!
دریغ از سرد شدن آن دلهای آتشین،
دریغ از بازگشت به روزمرگی و مرگ تدریجی!
اگر قرار است بعد ازده یا بیست یا سی سال دیگر زندگی ذلت بار بمیرم، خوشا اگر امروز با سری بلند بر کف خیابان بیفتم ویا در پیچاپیچ سلولهای تاریک آرام بگیرم.
ایکاش جانم برود ولی امید به فردایم نرود

۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

گرد همایی بزرگ ایران هسته ایی(منبع: صفحه فیس بوک دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت)



داستان مصور آن سمینار:

قرار بود سمینار پر شور و مهمی در دانشگاه علم و صنعت برگزار شود!

تبلیغات گسترده در نشریات نوید هرچه با شکوه تر برگزار شدن این سمینار بود:

همه جا پلاکارتها نصب شده بودند:


سخنرانان دانشمندانی شناخته شده بودند!

بلاخره انتظارها به سر رسید

حضور علاقه مندان مثال زدنی بود!

میهمانان علیرغم تعداد بیشمارشان آنقدر مجذوب شده بودند که حتی ساندیس و کیک اضافه هم آمد!

به دلیل استقبال بیش از حد دانشجویان میهمانان عالیقدر از ادامه برنامه منصرف شدند.

۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

سیزده بدر سال دگر، ایران آزاد زندگی بهتر!


یک سیزده بدر دیگر هم آمد و گذشت،
سیزده بدر سال دیگر اوصاع ما چگونه خواهد بود؟
سیزده بدر سال آینده ما در یک کشور آزاد خواهیم بود، اگرواقعا بخواهیم! اگر یاد بگیریم آزاد زندگی
کنیم و آزاده باشیم.
سیزده بدر سال دیگر در میان مردمی با فرهنگ خواهیم بود اگر یاد بگیریم به حقوق دیگران احترام بگذاریم.
سیزده بدر سال دیگر در یک کشوری آباد خواهیم بود اگر از فساد دوری کنیم.
سیزده بدر سال دیگر آدم بهتری خواهیم بود اگر آنچه که دیگران را برای انجام دادنش دشنام میدهیم خود انجام ندهیم
سیزده بدر سال دیگر درزیر یوغ ستم دد منشان نخواهیم بود اگر از خیانت پیشه گان دوری کنیم

۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

تو مجلس كشورهاي مختلف چي مي‌گذره؟؟!!



تو مجلس كشورهاي مختلف چي مي‌گذره؟؟!!(نقل از روزانه آنلاین)



















Iran!!!!!


به قول داروغه ناتينگهام تو رابين‌هود:
آسوده بخوابيييييد... شهر در امن و امان است.....


۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

امسال عید به کجا بروم؟

خیلی فکر کردم امسال عید کجا بروم، از برکت سر دولت دهم و احساس امنیت و رفاه بوجود آمده اینقدر جا برای رفتن هست که آدم مات و مبهوت میشود و تصمیم گیری یک معضل میشود.
گفتم برای دیدن پیشرفت روزافزون یک سفر به عسلویه بروم تا با دیدن گردش چرخهای صنعت دچار سرگیجه شوم و خدارا صد بار شکر کنم که در قطر زاده نشدم که با اینکه همزمان با ما شروع کرد هنوز اندر خم یک کوچه مانده و در تحیر از سرعت پیشرفت ما انگشت میگزند، بعد با قطار از شیراز به اصفهان میروم و از این دست آورد معجزه قرن تنانی میخوریم و بعد اگر به سلامت رسیدم میروم نطنز و ناهار کیک زرد میخورم و با سود سهام عدالت،  تک رقمی شدن نرخ تورم و کاهش نرخ بیکاری رو جشن میگیرم.

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

سریال آشپزباشی، القاء حس مبهم، حس عدم اطمینان در خانواده

داستان یک رستوران موفق است که توسط یک خانواده اداره می شود، پدر خانواده سر آشپزو مادر مدیر رستوران است.
ماجرا از جایی شروع میشود که خانم مدیر در یک مصاحبه تلویزیونی مدعی میشود که موفقیت این رستوران و اصولا موفقیت این خانواده در گذر از مشکل فقر و بیکاری مرد تا رسیدن به مالکیت یک "رستوران بزرگ و موفق" ناشی از" قدرت مدیریت خانم" می باشد و "مهارت فوق العاده مرد در آشپزی"،  در درجه بعدی از اهمیت میباشد.
با پخش این مصاحبه از تلویزیون اختلاف بین زن و شوهر آغاز می شود، مرد از زن میخواهد که دیگر به رستوران نیاید و زن که رسما مالک رستوران است، از حضور مرد در رستوران جلوگیری میکند...
به ظاهر داستانی جذاب با ایده ایی نو است که توانسته مخاطبان نسبتا گسترده ایی در بین کسانی که هنوز گاهی طاقت تماشای تلویزیون داخلی را دارند، پیدا کند.
به رغم موضوع جذاب، سریال از سناریوی ضعیفی برخوردار است اتفاقات داستان از روند منطقی و طبیعی برخوردار نیست و تغییر شخصیت پرستویی و معتمد آریا بعد از مصاحبه تلویزیونی بسیار اغراق آمیز به نظر میرسد.
ولی گذشته از این کاستی ، مشکل اصلی مفهومی است که سریال سعی در القاء آن دارد، در این سریال زنی را میبینیم که طی ده ها سال با صفا و صمیمیت در کنار شوهرش زندکی را با هم ساخته اند به ناگاه تغییر شخصیت داده و دسترنج زندگی مشترک به یکباره به نفع خود مصادره میکند!
به نظر میرسد که سریال به دنبال القاء این مفهوم است که شخصیت زن یک شخصیت غیر قابل اعتماد است که هر آن حتی بعد از سالها زندگی مشترک ممکن است رفتارغیر قابل پیش بینی و غیر منطقی از او سر بزند، آنهم به دلیل یک لجبازی کودکانه. معلوم نیست  که زن و شوهری با این درجه از کوته فکری و تا این حد لجباز چطور توانسته اند اینهمه سال با هم دوام بیاورند و تازه در زندگی هم موفق باشند! یعنی در طول این سالها با هم هیچ مشاجره ایی نداشته اند و این اولین بار است که "آن روی دیگر" هم را می بینند؟
به هر صورت امیدوارم که جوانان پیام پنهان این سریال را جدی نگیرند و القائات این سریال باعث تغییر رفتاردر خانواده ها نشود.

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

زمانی برای گریستن امیر!

در سال 1264 قمري، نخستين برنامه‌ي دولت ايران براي واكسن زدن به فرمان اميركبير آغاز شد. در آن برنامه، كودكان و نوجواناني ايراني را آبله‌كوبي مي‌كردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌كوبي به امير كبير خبردادند كه چند تن از منبری های رمال و دعانويس‌ در شهر شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان مي‌شود هنگامي كه خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيماري آبله جان باخته‌اند، امير بي‌درنگ فرمان داد هر كسي كه حاضر نشود آبله بكوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد .

هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باخته‌اند، امير بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن آخوندهای دعانويس‌ها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند يا از شهر بيرون مى‌رفتند.
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبيده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هايتان آبله‌کوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مى‌شود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست داده‌اى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد. در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مرده‌اند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاى‌هاى مى‌گريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچه‌ى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست. امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشک‌هايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيده‌اند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ايرانى‌ها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مى‌گريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند…

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

اگر همین فردا امام زمان ظهور کند چه اتفاقی می افتد؟َ

تصور کنید همین فردا امام زمان ظهور کند!
قدرت تخیلتان را بکار اندازید و تجسم کنید فردا امام زمان در قم (طبق روایات) ظهور میکند و اکثر مراجع هم هویت او را تایید میکنند.
و حالا به سمت تهران راه میافتد و عده ایی  هم که او را شناخته اند با او همراه میشوند. از همانجا هم یک پیام به خامنه ایی میفرستد که خوب کافی است دیگر بکش کنار و قدرت را به من واگذار کن.
به نظر شما بعدش چه اتفاقی می افتد؟
آیا خامنه ایی بطور مسالمت آمیز قدرت را واگذار میکند؟
آیا به او تهمت دروغگویی میزند و با او و هر کسی که اورا به رسمیت شناخته مقابله میکند؟
چند سال پیش طرفداران رژیم به این سوال جواب دادند و این شماره کیهان را منتشر کردند:
حالا باید دید که بقیه مردم چه جوابی به این سوال دارند.


۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

تحریمهای در پیش رو بر ضد حکومت؟ و یا فاجعه ایی دیگر برای مردم ایران؟ ادامه سیاست های اتمی، جرا؟

اگر تصور شود که تحریمهای در پیش رو تاثیر منفی بر رژیم جمهوری اسلامی میگذارد و آنها را از ادامه سیاستهای اتمی باز میدارد و یا اینکه باعت می شود دست از ظلم به مردم ایران بر میدارند، باید بگویم تصور کاملا نادرستی است وراه به بیراهه برده اییم.
باور این واقعیت بسیار مشکل است که قدرت های بزرگ جهانی  با این همه منابع و اتاق های فکر بهره مند از نخبه ترین تئوری پردازان اقتصادی و سیاسی، قادر به درک این واقعیت آشکار نیستند که حاکمان تهران نه تنها از بابت تحریمها هیچ نگرانی ندارند بلکه مشتاقانه به دنبال به وجود آوردن آن هستند.
تحریمها موهبتی بزرگ است برای رژیم به جهت توجیه بحران و فاجعه اقتصادی در پیش رو. فاجعه ایی که بدلیل نا کارامدی مدیریت، فساد شدید اداری و سیاسی در دستگاه حکومت. مزیت دیگر این تحریمها برای حکومت درگیر شدن مردم به مصائب اقتصادی و کمتر شدن بنیه مردم برای پیگیری حقوق شهروندی و مبارزه برای آزادی های مدنی می باشد.
تجربه تحریمها علیه عراق کاملا موید بی اثری و یا کم اثری این تحریم ها بر رژیم است، با اینکه شدت تحریمها علیه عراق بسیار شدیدتر از تحریمهای اعمال شده ویا برنامه ریزی شده بر ایران بود دولت صدام نه تنها ضعیفتر نشد بلکه آخرین لحظات به بلوفهایش در مورد تولید سلاحهای کشتار جمعی ادامه داد تا مقدمات حمله آمریکا را به کشور خودش فراهم کرد.
در واقع من بر این باورم که قدرت های بزرگ به این نکته کاملا واقف هستند که رژیم حاکم بر ایران هیجگاه نه به انرژی اتمی و نه به بمب اتمی دست نخواهد یافت. بلوف ها آنقدر آشکار است که نیاز زیادی به علوم روان شناسی برای خواندن آن ندارد، به عقیده من تنها هدف حکومت از ادامه این سیاست و ادعا های واهی در رابطه با پیشرفتهای اتمی تنها دادن دلیل کافی و بهانه مناسب برای اعمال تحریم بیشتر علیه ایران است.
این تحریمها تنها بر رنج مردم ایران می افزاید و قدرتمداران و سران حکومت که ادعا میشود هدف اصلی این تحریمها هستند همواره در حاشیه امن خواهند بود.
به عقیده اینجانب اگر اراده واقعی برای به زانو در آوردن حکومت ایران باشد، تمام اموال و املاک خریداری شده توسط سران و صاحبان قدرت و بستگانشان در خارج از کشور به راحتی قابل پشگری است با بلوکه کردن این اموال و با شناسایی و متوقف کردن تجارت سران سپاه و منصوبان ایشان به راحتی میتوان دولت ایران را تحت فشار قرار داد.

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

در پاسخ به مطلب از آقای امید حبیبی نیا منتشر شده در خود نویس با عنوان نامه خاتمی به خامنه‌ای: دروغ‌های حقیقی (لینک در متن آمده)

به نظر میرسد اینقدر که ازکه این دوست عزیزاز اصلاح طلبان تنفر دارند از خامنه ایی و آدمکشهایش دلخور نیستند، این دوست عزیز در مقاله اش به گونه ایی بریده و دوخته است که انگار دیروز از کمایی عمیق خارج شده است و از همه جا بیخبرند، گویی نمیدانند که همین الان زندان های رژیم را همین اصلاح طلبهای به زعم  ایشان جنایتکار پر کرده، و انگار خبر ندارند که مبداء جنبش سبز از به حرکت همان سیاهی لشکر (به زعم ایشان) شروع شد که فرمان ایشان را اجرا نکردند و در انتخابات شرکت کردند و بعد در طلب رای شان به خیابان آمدند و باقی قضایا.
وقتی عملکرد شما و همفکرانتان را در طول سی سال اخیر میبینیم گاهی این شبه ایجاد میشود که علیرغم موضع گیری ها وشعار های تند ورادیکال صادر شده از طرف شما، هرگاه رژیم به معظل برخورد کرده شما با اتخاذ مواضع تفرقه انگیز و القاء تفکرات تخریبی کمک موثری برای بیرون رفت رژیم از بحران کرده ایید!
البته قصد مقابله به مثل و ایراد اتهام علیه شما نیستم و مورد ذکر شده فقط عنوان شبه را دارد، امیدوارم با دوری کردن از مواصع تفرقه انگیز و تخریبی،  قلمتان را در خدمت جنبش مردم ایران بکار گیرید، و بدانید دست ما برای همدلی به سوی شما و هر کس اعم از اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب دراز است و حاضریم برای آزادی خودمان و بازگشت  شما به ایران، به خیابان برویم و همه خطرها را به جان بخریم و اگر در ایران آزاد فردا مردم به عقیده شما رای دادند به عقاید شما تمکین کنیم.

لینک به مطلب آقای حبیبی نیا اینجا

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

نگاهی به آفات جنبش سبز ایران


با یک نگاه به لینک های داغ بالاترین امروز(بیست و دوی بهمن 88)به راحتی میتوان دریافت بعضی ها خیلی دلسرد شده اند!
اغلب ایشان، همانهایی هستند که در روزهای اخیر سقوط رژیم را در 22 بهمن پیش بینی کرده بودند، و در این راستا راهکارهای اساسی ارائه میدادند! تا سقوط رژیم به آسانی صورت گیرد!
امروز هم از اوایل صبح به وقت ایران پای کامپیوتر نشستند و ابتدا از رکورد 12000 نفری آنلاین ذوق زده شدند! و بعد با گذشت زمان هرچه با یوتیوب و توییتر و ... سر و کله زدند آن نتایج دلخواه خود را نیافتند، بعد هم سرخورده شدند وفکر کردند جنبش به آخر کار خود رسیده و شروع کردند به متهم کردن این و آن و تقصیررا به گردن این آن انداختن!
قبل ازهرچیز دیگر باید اینکه چون امکانات ارتباطی داخل طورعمده قطع است، و عملا انعکاس وسعت حضور مردم نا ممکن شده، را در نظر داشته باشیم.
اشکال کار این دوستان این است که در آن سوی مرزها نشسته اند و از داخل خبر ندارند، فکر میکنند جنبش هم مثل یک بازی کامپیوتری است که میشود با کیبورد و ماوس بر دشمن آنسوی مونیتور مبارزه کرد! خیلی از این دوستان حتی حاضر نیستند در همانجایی که زندگی میکنند پایشان را از خانه بیرون بگذارند و در گردهمایی های محلی خود شرکت کنند و به موقعیتی پایینتر از رهبری جنبش از پای کامپیوتر رضایت نمیدهند.
البته من به ایده دادن برای پیشبرد مبارزه ایرادی ندارم ولی گاهی خواسته و یا ناخواسته بعضی مرتکب آفت اندازی در جنبش می شوند، آفاتی مثل:
دادن آدرس غلط و بالا بردن توقع عموم (سقوط رژیم در 22 بهمن)
ایجاد تفرقه(حمله به شخصیتها و گروه های داخل جنبش)
محترم نشمردن باورها و اعتقادات دیگران،
و دست آخر نسبت دادن شکست  به جنبش (چون اهداف خیالی ایشان محقق نشده!) 
اگرمردم جان خود را در کف خیابان به خطر می اندازند، بنا بر هوس و یا به خاطر بر آورده کردن آرزوهای دست نیافتنی برخی از دوستان نیست.
برای بیشتر مردم اهمیتی ندارد کسی که بر مسند حکومت تکیه میزند کراوات به گردن دارد یا یقه را محکم می بندد. 
آنچه مردم را به خیابان می آورد احقاق حقوق اولیه اشان است حقوقی که آخرین امید به دست آوردنش، هفت ماه پیش از میان رفت!
شکی ندارم که این مردم تا به این حقوق خود دست نیابند، یا حداقل امیدواری برای حصول خواسته هایشان پیدا نکنند جنبش ادامه خواهد داشت.
افت وخیز از مشخصات همه جنبش هاست ولی برای یک جتبش مردمی شکست وجود نخواهد داشت.
این آفتها فقط زمان به نتیجه رسیدن آن را طولانی میکند. 

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

شما لیاقت خمینی را هم ندارید چه رسد به شاه!


به یاد دارم زمانی که کودک بودم وقتی سوار اتوبوس می‌شدیم اگر سالمندی و یا خانمی وارد اتوبوس می‌شد همزمان چند نفر از جایشان بلند می‌شدند تا جای خود را به آن سالمند و یا خانم بدهند.
اما اکنون مترو تهران وقتی درب باز می‌شود بعضی از جوانان جنان به سوی صندلی‌ها حمله ور می‌شوند که گویی اسیر از بند رسته و یا قرار است بر آخرین دلیل زندگی اشان دست یابند! و در این راه از تنه زدن و هل دادن دیگران حتی سالمندان و ناتوانان پرهیز نمی‌کنند.
در مترو تهران پیرمردی آزرده از فشار و ضربه در حالیکه می‌دید همه صندلی‌ها را جوانان اشغال کرده‌اند با صدای بلند گفت که شما سزاوار همین خامنه‌ایی هستید شما لیاقت خمینی را هم ندارید چه رسد به شاه!
قصد من از نوشتن این خاطره، تایید نوع مقایسه سه رهبر ایران توسط آن مرد سالمند نیست، نکته‌ایی در آهنگ این بیانیه کوتاه توسط این پیرمرد به سادگی هرچه تمام‌تر بیان شده که تمام مسافرهایی که صدای آن پیرمرد را شنیدند را وادار به سکوت و تامل کرد، حتی لحظه‌ایی بعد یک مرد میانسال از جای خود برخاست و جایش را به آن پیرمرد داد، در آن لحظه من و احتمالا خیلی از آن مسافرها به این می‌اندیشیدند که چه تفاوتی خواهد داشت آمدن این حاکم و رفتن آن دیکتاتور، تا زمانی که هر کدام از ما یک دیکتاتور در سینه داریم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

آَنچه میخواستیم بشود!


آَنچه میخواستیم بشود:






آنچه شد!!!




۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

دیگه به معلق شدن حسابم در بالاترین عادت کردم، هر از گاهی با یک ایراد بیخودی و یا باخودی، کرکره حساب ما رو میکشن پایین! البته خیلی هم بدنیست!  عصرها که بر میگردم خونه یک خورده به زندگیم میرسم، دیگه احساس مسئولیت برای دیدن مداوم لینکهای تازه ویا سعی در فرستادن لینک ویا ترجمه مقالات مدتی کمرنگتر و یا کلا تعطیل میشود! البته فکر نمیکنم حواننده ها هم چیز زیادی از دست بدهند با این سرعت افتضاح اینترنت و فیلترینگ وحشتناک دسترسی به این مطالب فقط برای برادران! کودتاچی میسر است  و آ.
دوستان بالاترینی ایندفعه دو هفته استراحت بهمون دادند، دستشون درد نکنه که از اونور دنیا اینقدر به فکر کارکنان بی جیره و مواجبشون هستند و راضی به فشار واسترس کاری ما نیستند،

دستتون درد نکنه دمتون گرم!

۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

اعدام یا قتل عمد؟



اعدام این دو نفر مصداق قتل عمد و در ادامه جنایات زنجیره ایی علیه معترضین در حیابانهاست.
جنایتکاران حاکم تصور میکنند که شرایط حال حاضر مشابه شرایط حاکم برسالهای 60 و یا 67 هست که بتوانند به راحتی مخالفانشان را با دلائل واهی راهی جوخه های مرگ بکنند.

 در حالیکه به شدت در اشتباه هستند چرا؟
اول اینکه مردم امروز مردم آنزمان نیستند،
دوم اینکه جریان آزاد اطلاعات علیرغم سانسور گسترده ، پارازیت و فیلتر، انحصار خبری که در دورانهای یاد شده، حکمفرما بود  راناممکن می سازد.


آنزمان مردم درگیر جنگ خانمان سوز بودند،از یک طرف به دلیل حرکات خشونت بار مجاهدین و ازطرف دیگر همبستگی رجوی با عراق، مردم را از مجاهدین رویگردان کرده بود.  حاکمان با استفاده سوء از این موقعیت در سکوت خبری حمام خون به راه انداختند. بطوریکه تا سالها بعدعموم مردم  از این جنایات با خبر نشدند!
اما امروز شرایط فرق کرده امروز بر بام ویا در حیاط هر خانه در شهر های بزرگ و حتی دورافتاده ترین روستاهها دیش ماهواره موجود است و اخبار اینچنینی بصورت مستند در میان مردم چخش میشود نه شایعه وار و غیرقابل انکار.
هر وجدان بیدار از دریافت قتل مظلومان آزرده میشود و خونها به جوش می آید، نخوت حاکمان چنان کورشان کرده که فراموش کرده اند، با نیروی سرکوبگر نمی توانند به جنگ وجدان آزرده وخون به جوش آمده بروند.

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

زندانیان بهایی را فراموش نکنیم


با اینکه با اصول اعتقادی اشان بشدت مخالفم، ولی باید یادمان باشد که اینان ازمظلومترین هموطنان ما هستند و نباید فراموش شود که حمایت از ایشان وظیفه همه ایرانیان است. هر از گاهی باید یادآوری شود.

۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

آیا منظور از لفظ "تورک" همان گویش ترکی است ویا هویتی جدید برای ضدیت با ایران؟




این کلمه "تورک" رو فقط در چند سال اخیر میشنوم،
در مورد اصل و ریشه اش باید از آنهاییکه خود را به این نام میشناسید پرسید، ولی فکر میکنم از لفظ Türk در ادبیات ترکیه ای اقتباس شده باشد.
واضح است که گویش قسمت های وسیعی از مملکتمان از شرق تا غرب شمال تا جنوب و مرکز ترکی است، ولی اگر "تورک" یک هویت جدید است که بر ضد هویت (نژادی) فارس ساخته شده باید این مژده را به "تورک ها" بدهم که شما پیروز شدید! چون دیگر از نژاد و یا هویت فارس به عنوان یک نژاد اصیل، به دلیل ممزوج شدن با نژادهای دیگر مثل ترک و مغول و کرد و لر و... نژادهای دیگر چیزی باقی نمانده و یا اینکه اگر کسی واقعا باقی مانده قابل شناسایی نیست.


اگر از هویت "تورک" استفاده میکنید برای ضدیت با گویش فارسی، گویشی که زبان رسمی و غالب ایران است و مایه وحدت اقوام متعدد با گویش های متفاوت ساکن در این سرزمین پهناور است، باید بگویم که به بیراهه رفتید و آلت دست گروهی فرصت طلب و قدرت طلب شدید که با حمایت دشمنان وطن و با سوء استفاده از اوضاع نا بسامان فعلی کشور سعی در اشاعه حس ناسونالیستی کاذب در میان مردم ساده دل آذری ما دارند و هدفشان نابودی ایران از طریق قطعه قطعه کردن ایران است، بلکه تکه ای از لاشه ایران را بتوانند برای قدرت و ثروت خودشان به نیش بکشند.
البته این اولین بار نیست که ایران مورد چنین هجومی قرار میگیرد، تاریخ نشان داده قبلا مغولها اعراب روسیه، عثمانی و ... بر ایران تاخته اند ولی ایران باقی ماند.... و این نبود مگر به خاطر غنای فرهنگ و زبان فارسی اش! اشتباه نشود زبان فارسی زبان نژاد فارس نیست، بلکه زبان مشترک همه مردم ایران است که غنای فرهنگ همه اقوام ایران در آن متجلی است وبا تلاش هنر مندان بزرگش از همه اقوامش با گویش های متفاوت به اوج رسیده، از جمله این بزرگان، شاعران ترک زبانش مثل استاد شهریار، پروین اعتصامی و...