۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

اگر همین فردا امام زمان ظهور کند چه اتفاقی می افتد؟َ

تصور کنید همین فردا امام زمان ظهور کند!
قدرت تخیلتان را بکار اندازید و تجسم کنید فردا امام زمان در قم (طبق روایات) ظهور میکند و اکثر مراجع هم هویت او را تایید میکنند.
و حالا به سمت تهران راه میافتد و عده ایی  هم که او را شناخته اند با او همراه میشوند. از همانجا هم یک پیام به خامنه ایی میفرستد که خوب کافی است دیگر بکش کنار و قدرت را به من واگذار کن.
به نظر شما بعدش چه اتفاقی می افتد؟
آیا خامنه ایی بطور مسالمت آمیز قدرت را واگذار میکند؟
آیا به او تهمت دروغگویی میزند و با او و هر کسی که اورا به رسمیت شناخته مقابله میکند؟
چند سال پیش طرفداران رژیم به این سوال جواب دادند و این شماره کیهان را منتشر کردند:
حالا باید دید که بقیه مردم چه جوابی به این سوال دارند.


۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

تحریمهای در پیش رو بر ضد حکومت؟ و یا فاجعه ایی دیگر برای مردم ایران؟ ادامه سیاست های اتمی، جرا؟

اگر تصور شود که تحریمهای در پیش رو تاثیر منفی بر رژیم جمهوری اسلامی میگذارد و آنها را از ادامه سیاستهای اتمی باز میدارد و یا اینکه باعت می شود دست از ظلم به مردم ایران بر میدارند، باید بگویم تصور کاملا نادرستی است وراه به بیراهه برده اییم.
باور این واقعیت بسیار مشکل است که قدرت های بزرگ جهانی  با این همه منابع و اتاق های فکر بهره مند از نخبه ترین تئوری پردازان اقتصادی و سیاسی، قادر به درک این واقعیت آشکار نیستند که حاکمان تهران نه تنها از بابت تحریمها هیچ نگرانی ندارند بلکه مشتاقانه به دنبال به وجود آوردن آن هستند.
تحریمها موهبتی بزرگ است برای رژیم به جهت توجیه بحران و فاجعه اقتصادی در پیش رو. فاجعه ایی که بدلیل نا کارامدی مدیریت، فساد شدید اداری و سیاسی در دستگاه حکومت. مزیت دیگر این تحریمها برای حکومت درگیر شدن مردم به مصائب اقتصادی و کمتر شدن بنیه مردم برای پیگیری حقوق شهروندی و مبارزه برای آزادی های مدنی می باشد.
تجربه تحریمها علیه عراق کاملا موید بی اثری و یا کم اثری این تحریم ها بر رژیم است، با اینکه شدت تحریمها علیه عراق بسیار شدیدتر از تحریمهای اعمال شده ویا برنامه ریزی شده بر ایران بود دولت صدام نه تنها ضعیفتر نشد بلکه آخرین لحظات به بلوفهایش در مورد تولید سلاحهای کشتار جمعی ادامه داد تا مقدمات حمله آمریکا را به کشور خودش فراهم کرد.
در واقع من بر این باورم که قدرت های بزرگ به این نکته کاملا واقف هستند که رژیم حاکم بر ایران هیجگاه نه به انرژی اتمی و نه به بمب اتمی دست نخواهد یافت. بلوف ها آنقدر آشکار است که نیاز زیادی به علوم روان شناسی برای خواندن آن ندارد، به عقیده من تنها هدف حکومت از ادامه این سیاست و ادعا های واهی در رابطه با پیشرفتهای اتمی تنها دادن دلیل کافی و بهانه مناسب برای اعمال تحریم بیشتر علیه ایران است.
این تحریمها تنها بر رنج مردم ایران می افزاید و قدرتمداران و سران حکومت که ادعا میشود هدف اصلی این تحریمها هستند همواره در حاشیه امن خواهند بود.
به عقیده اینجانب اگر اراده واقعی برای به زانو در آوردن حکومت ایران باشد، تمام اموال و املاک خریداری شده توسط سران و صاحبان قدرت و بستگانشان در خارج از کشور به راحتی قابل پشگری است با بلوکه کردن این اموال و با شناسایی و متوقف کردن تجارت سران سپاه و منصوبان ایشان به راحتی میتوان دولت ایران را تحت فشار قرار داد.

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

در پاسخ به مطلب از آقای امید حبیبی نیا منتشر شده در خود نویس با عنوان نامه خاتمی به خامنه‌ای: دروغ‌های حقیقی (لینک در متن آمده)

به نظر میرسد اینقدر که ازکه این دوست عزیزاز اصلاح طلبان تنفر دارند از خامنه ایی و آدمکشهایش دلخور نیستند، این دوست عزیز در مقاله اش به گونه ایی بریده و دوخته است که انگار دیروز از کمایی عمیق خارج شده است و از همه جا بیخبرند، گویی نمیدانند که همین الان زندان های رژیم را همین اصلاح طلبهای به زعم  ایشان جنایتکار پر کرده، و انگار خبر ندارند که مبداء جنبش سبز از به حرکت همان سیاهی لشکر (به زعم ایشان) شروع شد که فرمان ایشان را اجرا نکردند و در انتخابات شرکت کردند و بعد در طلب رای شان به خیابان آمدند و باقی قضایا.
وقتی عملکرد شما و همفکرانتان را در طول سی سال اخیر میبینیم گاهی این شبه ایجاد میشود که علیرغم موضع گیری ها وشعار های تند ورادیکال صادر شده از طرف شما، هرگاه رژیم به معظل برخورد کرده شما با اتخاذ مواضع تفرقه انگیز و القاء تفکرات تخریبی کمک موثری برای بیرون رفت رژیم از بحران کرده ایید!
البته قصد مقابله به مثل و ایراد اتهام علیه شما نیستم و مورد ذکر شده فقط عنوان شبه را دارد، امیدوارم با دوری کردن از مواصع تفرقه انگیز و تخریبی،  قلمتان را در خدمت جنبش مردم ایران بکار گیرید، و بدانید دست ما برای همدلی به سوی شما و هر کس اعم از اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب دراز است و حاضریم برای آزادی خودمان و بازگشت  شما به ایران، به خیابان برویم و همه خطرها را به جان بخریم و اگر در ایران آزاد فردا مردم به عقیده شما رای دادند به عقاید شما تمکین کنیم.

لینک به مطلب آقای حبیبی نیا اینجا

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

نگاهی به آفات جنبش سبز ایران


با یک نگاه به لینک های داغ بالاترین امروز(بیست و دوی بهمن 88)به راحتی میتوان دریافت بعضی ها خیلی دلسرد شده اند!
اغلب ایشان، همانهایی هستند که در روزهای اخیر سقوط رژیم را در 22 بهمن پیش بینی کرده بودند، و در این راستا راهکارهای اساسی ارائه میدادند! تا سقوط رژیم به آسانی صورت گیرد!
امروز هم از اوایل صبح به وقت ایران پای کامپیوتر نشستند و ابتدا از رکورد 12000 نفری آنلاین ذوق زده شدند! و بعد با گذشت زمان هرچه با یوتیوب و توییتر و ... سر و کله زدند آن نتایج دلخواه خود را نیافتند، بعد هم سرخورده شدند وفکر کردند جنبش به آخر کار خود رسیده و شروع کردند به متهم کردن این و آن و تقصیررا به گردن این آن انداختن!
قبل ازهرچیز دیگر باید اینکه چون امکانات ارتباطی داخل طورعمده قطع است، و عملا انعکاس وسعت حضور مردم نا ممکن شده، را در نظر داشته باشیم.
اشکال کار این دوستان این است که در آن سوی مرزها نشسته اند و از داخل خبر ندارند، فکر میکنند جنبش هم مثل یک بازی کامپیوتری است که میشود با کیبورد و ماوس بر دشمن آنسوی مونیتور مبارزه کرد! خیلی از این دوستان حتی حاضر نیستند در همانجایی که زندگی میکنند پایشان را از خانه بیرون بگذارند و در گردهمایی های محلی خود شرکت کنند و به موقعیتی پایینتر از رهبری جنبش از پای کامپیوتر رضایت نمیدهند.
البته من به ایده دادن برای پیشبرد مبارزه ایرادی ندارم ولی گاهی خواسته و یا ناخواسته بعضی مرتکب آفت اندازی در جنبش می شوند، آفاتی مثل:
دادن آدرس غلط و بالا بردن توقع عموم (سقوط رژیم در 22 بهمن)
ایجاد تفرقه(حمله به شخصیتها و گروه های داخل جنبش)
محترم نشمردن باورها و اعتقادات دیگران،
و دست آخر نسبت دادن شکست  به جنبش (چون اهداف خیالی ایشان محقق نشده!) 
اگرمردم جان خود را در کف خیابان به خطر می اندازند، بنا بر هوس و یا به خاطر بر آورده کردن آرزوهای دست نیافتنی برخی از دوستان نیست.
برای بیشتر مردم اهمیتی ندارد کسی که بر مسند حکومت تکیه میزند کراوات به گردن دارد یا یقه را محکم می بندد. 
آنچه مردم را به خیابان می آورد احقاق حقوق اولیه اشان است حقوقی که آخرین امید به دست آوردنش، هفت ماه پیش از میان رفت!
شکی ندارم که این مردم تا به این حقوق خود دست نیابند، یا حداقل امیدواری برای حصول خواسته هایشان پیدا نکنند جنبش ادامه خواهد داشت.
افت وخیز از مشخصات همه جنبش هاست ولی برای یک جتبش مردمی شکست وجود نخواهد داشت.
این آفتها فقط زمان به نتیجه رسیدن آن را طولانی میکند. 

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

شما لیاقت خمینی را هم ندارید چه رسد به شاه!


به یاد دارم زمانی که کودک بودم وقتی سوار اتوبوس می‌شدیم اگر سالمندی و یا خانمی وارد اتوبوس می‌شد همزمان چند نفر از جایشان بلند می‌شدند تا جای خود را به آن سالمند و یا خانم بدهند.
اما اکنون مترو تهران وقتی درب باز می‌شود بعضی از جوانان جنان به سوی صندلی‌ها حمله ور می‌شوند که گویی اسیر از بند رسته و یا قرار است بر آخرین دلیل زندگی اشان دست یابند! و در این راه از تنه زدن و هل دادن دیگران حتی سالمندان و ناتوانان پرهیز نمی‌کنند.
در مترو تهران پیرمردی آزرده از فشار و ضربه در حالیکه می‌دید همه صندلی‌ها را جوانان اشغال کرده‌اند با صدای بلند گفت که شما سزاوار همین خامنه‌ایی هستید شما لیاقت خمینی را هم ندارید چه رسد به شاه!
قصد من از نوشتن این خاطره، تایید نوع مقایسه سه رهبر ایران توسط آن مرد سالمند نیست، نکته‌ایی در آهنگ این بیانیه کوتاه توسط این پیرمرد به سادگی هرچه تمام‌تر بیان شده که تمام مسافرهایی که صدای آن پیرمرد را شنیدند را وادار به سکوت و تامل کرد، حتی لحظه‌ایی بعد یک مرد میانسال از جای خود برخاست و جایش را به آن پیرمرد داد، در آن لحظه من و احتمالا خیلی از آن مسافرها به این می‌اندیشیدند که چه تفاوتی خواهد داشت آمدن این حاکم و رفتن آن دیکتاتور، تا زمانی که هر کدام از ما یک دیکتاتور در سینه داریم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

آَنچه میخواستیم بشود!


آَنچه میخواستیم بشود:






آنچه شد!!!




۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

دیگه به معلق شدن حسابم در بالاترین عادت کردم، هر از گاهی با یک ایراد بیخودی و یا باخودی، کرکره حساب ما رو میکشن پایین! البته خیلی هم بدنیست!  عصرها که بر میگردم خونه یک خورده به زندگیم میرسم، دیگه احساس مسئولیت برای دیدن مداوم لینکهای تازه ویا سعی در فرستادن لینک ویا ترجمه مقالات مدتی کمرنگتر و یا کلا تعطیل میشود! البته فکر نمیکنم حواننده ها هم چیز زیادی از دست بدهند با این سرعت افتضاح اینترنت و فیلترینگ وحشتناک دسترسی به این مطالب فقط برای برادران! کودتاچی میسر است  و آ.
دوستان بالاترینی ایندفعه دو هفته استراحت بهمون دادند، دستشون درد نکنه که از اونور دنیا اینقدر به فکر کارکنان بی جیره و مواجبشون هستند و راضی به فشار واسترس کاری ما نیستند،

دستتون درد نکنه دمتون گرم!