۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

اعدام یا قتل عمد؟



اعدام این دو نفر مصداق قتل عمد و در ادامه جنایات زنجیره ایی علیه معترضین در حیابانهاست.
جنایتکاران حاکم تصور میکنند که شرایط حال حاضر مشابه شرایط حاکم برسالهای 60 و یا 67 هست که بتوانند به راحتی مخالفانشان را با دلائل واهی راهی جوخه های مرگ بکنند.

 در حالیکه به شدت در اشتباه هستند چرا؟
اول اینکه مردم امروز مردم آنزمان نیستند،
دوم اینکه جریان آزاد اطلاعات علیرغم سانسور گسترده ، پارازیت و فیلتر، انحصار خبری که در دورانهای یاد شده، حکمفرما بود  راناممکن می سازد.


آنزمان مردم درگیر جنگ خانمان سوز بودند،از یک طرف به دلیل حرکات خشونت بار مجاهدین و ازطرف دیگر همبستگی رجوی با عراق، مردم را از مجاهدین رویگردان کرده بود.  حاکمان با استفاده سوء از این موقعیت در سکوت خبری حمام خون به راه انداختند. بطوریکه تا سالها بعدعموم مردم  از این جنایات با خبر نشدند!
اما امروز شرایط فرق کرده امروز بر بام ویا در حیاط هر خانه در شهر های بزرگ و حتی دورافتاده ترین روستاهها دیش ماهواره موجود است و اخبار اینچنینی بصورت مستند در میان مردم چخش میشود نه شایعه وار و غیرقابل انکار.
هر وجدان بیدار از دریافت قتل مظلومان آزرده میشود و خونها به جوش می آید، نخوت حاکمان چنان کورشان کرده که فراموش کرده اند، با نیروی سرکوبگر نمی توانند به جنگ وجدان آزرده وخون به جوش آمده بروند.

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

زندانیان بهایی را فراموش نکنیم


با اینکه با اصول اعتقادی اشان بشدت مخالفم، ولی باید یادمان باشد که اینان ازمظلومترین هموطنان ما هستند و نباید فراموش شود که حمایت از ایشان وظیفه همه ایرانیان است. هر از گاهی باید یادآوری شود.

۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

آیا منظور از لفظ "تورک" همان گویش ترکی است ویا هویتی جدید برای ضدیت با ایران؟




این کلمه "تورک" رو فقط در چند سال اخیر میشنوم،
در مورد اصل و ریشه اش باید از آنهاییکه خود را به این نام میشناسید پرسید، ولی فکر میکنم از لفظ Türk در ادبیات ترکیه ای اقتباس شده باشد.
واضح است که گویش قسمت های وسیعی از مملکتمان از شرق تا غرب شمال تا جنوب و مرکز ترکی است، ولی اگر "تورک" یک هویت جدید است که بر ضد هویت (نژادی) فارس ساخته شده باید این مژده را به "تورک ها" بدهم که شما پیروز شدید! چون دیگر از نژاد و یا هویت فارس به عنوان یک نژاد اصیل، به دلیل ممزوج شدن با نژادهای دیگر مثل ترک و مغول و کرد و لر و... نژادهای دیگر چیزی باقی نمانده و یا اینکه اگر کسی واقعا باقی مانده قابل شناسایی نیست.


اگر از هویت "تورک" استفاده میکنید برای ضدیت با گویش فارسی، گویشی که زبان رسمی و غالب ایران است و مایه وحدت اقوام متعدد با گویش های متفاوت ساکن در این سرزمین پهناور است، باید بگویم که به بیراهه رفتید و آلت دست گروهی فرصت طلب و قدرت طلب شدید که با حمایت دشمنان وطن و با سوء استفاده از اوضاع نا بسامان فعلی کشور سعی در اشاعه حس ناسونالیستی کاذب در میان مردم ساده دل آذری ما دارند و هدفشان نابودی ایران از طریق قطعه قطعه کردن ایران است، بلکه تکه ای از لاشه ایران را بتوانند برای قدرت و ثروت خودشان به نیش بکشند.
البته این اولین بار نیست که ایران مورد چنین هجومی قرار میگیرد، تاریخ نشان داده قبلا مغولها اعراب روسیه، عثمانی و ... بر ایران تاخته اند ولی ایران باقی ماند.... و این نبود مگر به خاطر غنای فرهنگ و زبان فارسی اش! اشتباه نشود زبان فارسی زبان نژاد فارس نیست، بلکه زبان مشترک همه مردم ایران است که غنای فرهنگ همه اقوام ایران در آن متجلی است وبا تلاش هنر مندان بزرگش از همه اقوامش با گویش های متفاوت به اوج رسیده، از جمله این بزرگان، شاعران ترک زبانش مثل استاد شهریار، پروین اعتصامی و...

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

ملاقات مقامات رسمی ایران و اسرائیل در یک نمایشگاه گردشگری



ملاقات مقامات رسمی ایران و اسرائیل در یک نمایشگاه گردشگری

اسرائیلی ها می گویند که یک مقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران در نمایشگاهی در مادرید با وزیر گردشگری اسرائیل دست داده و او را به ایران دعوت کرده است.
مبارکه!!

سپس مقامات ایرانی از همتایان اسرائیلی خود دعوت کرده اند تا ضمن سفر به ایران از بناهای تاریخی این کشور بازدید کنند.
آخیش!!!! چه دست و دلباز!!
پس از آن وزیر گردشگری اسرائیل و نماینده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران در مراسم افتتاحیه نمایشگاه در حالیکه کنار یکدیگر ایستاده بودند، با هم دست دادند.
هلل یوس هل یوسا!!! طرف خیلی وارده!!!
 بنابر اظهارات سخنگوی اسرائیلی، در این دیدار استاس مسزنیکوف، وزیر گردشگری اسرائیل به نماینده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران گفته است که روابط یهودیان با ایرانیان به صدها سال پیش باز می گردد و ایران و اسرائیل تا پیش از انقلاب اسلامی ایران روابط خوبی با هم داشتند.....
هه هه تو گفتی اونم فهمید!!! این بابا از اونجاییکه طبق ضوابط!!!نه

۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

جنبش سبز خشونت آری یا نه؟






لینک مصاحبه رادیو فردا با دکتر رامین جهانبگلو
 
من با صحبتهای دکتر کاملا موافقم،
شیوه مبارزه با ظلم اینگونه نمی تواند باشد: که او بکشد، تو بکشی، آنوقت هرکس زورش بیشتر بود و زنده ماند حکومت کند!
حاصل این روش هر چه که باشد به هیچ وجه ارزش مبارزه کردن را ندارد.
مبارزه خشونت بار اگر بر علیه ظلم باشد، مبارزه علیه شاخ و برگ ظلم است.
یک مبارزه آزادی طلبانه باید خیلی 
عمیقتر و ریشه ای تر از مبارزه با فقط مظاهر ظلم باشد.
حضور اعتراضی مردم بر علیه ظلم یک ارزش والا است که نباید با حرکات تند احساسی آلوده شود.
من کاملا درک میکنم که بسیار مشکل است که شاهد این باشیم که مردم ما در خیابان کتک می خورند کشته میشوند، دستگیر و شکنجه میشوند و مورد شنیع ترین رفتار خشونت بار قرار میگیرند و در عوض فقظ اعتراض مسالمت آمیز داشته باشیم.
ولی از آنجاییکه درگیری و پاسخ خشونت بار، سطح این مبارزه را تاسطح یک انتقامجویی ساده و یا یک مبارزه تن به تن پایین میاورد، نه تنها هیچ سودی که ندارد ! بلکه باعث میشود حاکمان این مجوز را به خود بدهند که دست به جنایات بیشتر و سرکوب شدیدتر بزنند.
ساده نباشید! فریب نخورید! عقب نشینی نیروهای انتظامی درروز عاشورا یک تاکتیک و از پیش تعیین شده بود!
همه دیدیم که از این عکسها و فیلمهای نشان دهندۀ عقب نشینی ظاهری نیروی انتظامی در آنروز، بعدا چقدر مورد سوء استفاده حکومت قرار گرفت و چقدر به ضرر جنبش تمام شد؟ 

۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

دوباره معلق شدم


حساب من در بالاترین یکبار دیگر معلق شد! برای چه ظاهرا برای یک پست که 4 روز پیش اشتباها به جای  بخش جامعه ویا سیاست در بخش فرهنگ وهنر ثبت شده بود؟ حالا چرا بعد از 4 روز بعد یادش افتادند؟ نمیدانم ولی امیدوارم به خاطر مطالب و کامنتهایی که اخیرا گذاشته بودم نباشد.

هشدار به دوستداران جنبش سبز


یکی از خصوصیات منحصر به فرد جنبش سبز ایران گوناگونی به وجود آورندگان و پشتیبانان آن است که همه اقشار اعم از قومیت ها، انواع مذاهب و غیر مذهبی ها و کلیه طبقات اجتماعی را در بر میگیرد.
متاسفانه مشاهده می شود که افرادی با افراشتن نماد سبز و در عین حال ارتکاب به حرکات نا شایست، خواسته و یا نا خواسته آنچه که حکومت از انجام آن ناتوان است را انجام میدهند.
میخواهم از همه آنهاییکه دل در گرو ایران وجنبش سبز دارند هشیار باشند که دستان و قلم های پلید سعی در مخدوش کردن چهره این حرکت عظیم مردمی توسط انتشار متن های مبتذل و اهانت بار به اشخاص و عقاید مردم دارند. هیچ بعید نیست که این متن ها فردا دست آویز رسانه های داخلی از قبیل کیهان و یا صدا و سیما شوند. از مسئولان بالاترین و کاربران تقاضا دارم که در اینمورد اقدامی شایسته صورت بگیرد. 

۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

آیا دیکتاتور بعدی "من" هستم؟


دنیا کارنامه هم استبداد دینی و هم ضد دینی را با هم دارد، آنچه باعث بروز استبداد میشود صرفا دینی بودن ویا ضد دینی بودن حکومت نیست، هرچند استبدادهای ایدئولوژیک کار خود را بسیار ساده تر یافته اند. اصلی ترین دلایل بروز استبداد به باور من 1-سقوط اخلاق اجتماعی 2- جهل از نوع مرکب آن. نمونه ای از نشانه های سقوط اخلاق اجتماعی: 1- دوروئی و دروغگوئی 2- خودخواهی مفرط و عدم رعایت حقوق دیگران 3- قربانی کردن منافع جمعی در راستای منافع فردی 4- تحقیر وتوهین به دیگران به هر دلیل از جمله نژاد، زبان، عقیده و یا موقعیت اجتماعی. باید توجه داشت سقوط اخلاق اجتماعی معمولا با سقوط اخلاق فردی شروع میشود به عنوان مثال احتمال اینکه یک آدم بد دهن و بی نزاکت، هنگام رانندگی از چراغ قرمز راهنمایی عبور کند بیشتر است تا دیگران. اما در مورد جهل مرکب، نمونه هایش: 1-تعصب،
2-مقدس پنداری، 3-قضاوت یکجانبه، 4-باور و اعتقاد داشتن به موضوعی بدون تفکر و منحصرا بنا بر تبعیت از باور قبیله ایی(همرنگ جماعت شدن)و یا باور آباء و اجدادی. بیایید بار دیگر خودمان را مورد ارزیابی قرار دهیم و ببینیم آیا ما قابلیت تبدیل شدن به دیکتاتور آینده را داریم ؟

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

کاسه ای زیرنیم کاسه بالاترین!


امروز جمعه 25-10-88 صبح به جای خوابیدن تا لنگ ظهر و لذت بردن از تنبلی یک روز تعطیل صبحانه نخورده یکراست آمدم پای کامپیوترو مثل همه معتاد های دیگربالاترین، کامپیوترم با صفحه بالاترین بالا آمد.
با ورود به سایت و مشاهده انرزی باقی مانده امروز. انرژی روزانه خودم هم فروکش کرد درست مثل رویارویی آتش با یک سطل آب یخ!
عدد روی صفحه انرژی باقی مانده ام را : "9-"نشان میداد. بااینکه دیروز از همه انرژی روزانه ام استفاده نکرده بودم !
البته این بار اول نبود تقریبا من هرروز با این مشکل رودرو بوده ام به این صورت که مدتهاست که امتیاز روزانه ام را بطور کامل دریافت نمیکنم، یکی دو بار هم با انرژی تک رقمی مواجه شدم اغلب با چند بار ورود وخروج یک مقدار انرژی اضافه مشد و ما با همان سر میکردیم ولی اینبار علیرغم دهها بار ورود و خروج آب از آب تکان نخورد.
تا حالا چند بارایمیل فرستادم به info@balatarin.com بیشتر ایمیل ها بی جواب ماند و مشکل حل نشد.
دیروز این پست دربالاترین در دعوت از کاربران و مسئولین بالاترین به لختی تامل درمورد کاستی ها، با رای بالایی داغ شد. امروزمن به جای 500 انرژی روزانه با انرژی منفی روبرو شدم و مسئولین جواب ایمیل مرا نمی دهند ترکیب این وقایع شائبه این را بوجود می آورد که نکند کاسه ایی زیر نیم کاسه بالاترین باشد؟
البته ما ایرانی ها از بس "مار گزیده ایم" از ریسمان سیاه و سفید هم میترسیم امیدوارم مسئولان بالاترین این را به عنوان اتهام از طرف من تلقی نکنند واگر احیانا توضیحی در اینمورد دارند خوشحال می شوم که پذیرای آن باشم.

ابراز همدردی جنبش سبز ایران با آسیب دیدگان زلزله هاییتی


جنبش سبز ایران با زلزله زدگان هاییتی ابراز همدردی میکند و آمادگی خود را برای کمک اعلام میدارد.
مردم مظلوم ایران بارها شاهد از دست رفتن عزیزانشان در زلزله های شدید بوده اند و کاملا رنج و مصیبت مردم زلزله زده هاییتی را درک میکنند و در غم ایشان شریک هستندو بدینوسیله عمیقترین تسلیت را به مردم زجر کشیده هاییتی ابراز میدارد.
ما بدنبال پیدا کردن راههای مطمئن برای ارسال کمکهایمان هرچند ناچیز به این مردم مصیبت زده هستیم.




Iranian Green Movement Express Sympathy to Haiti Quake Victims, Willingness to Help



The oppressed Green nation of Iran experienced loosing of their loved ones in several earthquake incidents and can thoroughly share the feeling of Grieve and suffer of the injured people of Haiti. We may express our deepest condolences to the suffered people of Haiti
We are looking for and examining some secure channels for forwarding our aids even though they are not huge.



۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

در صورت وقوع یک انقلاب دیگر چه تضمینی برای به وجود آمدن یک حکومت دموکراتیک وجود دارد؟


بنا به تنوع افراد و گروه ها ی تشکیل دهنده جنبش، انتظارات نیز متفاوت است.
این انتظارات بین گزینه های تجدید انتخابات ریاست جمهوری تا سرنگونی رژیم و مجازات رهبران آن متغیر است.
به نظر اینجانب، انتظاراتمان را باید با توجه و اندیشه به موارد ذیل مورد ارزیابی قرار داد:
1- آیا مورد وثوق و توافق اکثریت مردم است
2- آیا با توجه به شرایط حاضر عملی است
3- منشاء این خواسته ها ایجاد تغییر در جهت بهبود است یا ارضای حس انتقام جویی؟
4- آرمانگرایی یا واقعگرایی؟
در صورت تغییرات حداکثری چه تضمینی برای ایجاد یک حکومت دموکراتیک وجود دارد در حالی که همه ما یک دیکتاتور در وجود خود داریم؟ در نظر بگیرید چند نفر از ما تحمل عقیده ایی غیر از عقیده خودمان را داریم.
خدا رحمت کند مرحوم بازرگان را فرمود "دموکراسی بدست آوردنی نیست، آموختنی است".


اگر مردم بیاموزند چطور از شر استبداد درونی رهایی یابند آزادی را تجربه خواهند 


کرد. وگرنه از یوغ استبدادی به بند استبداید دیگرگرفتار خواهند شد.


به نظر من بیانیه شماره 17 موسوی با توجه به همه موارد بالا کاملا سنجیده و 


منطقی به نظر می رسد.

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

واقعا در بالاترین به دنبال جه می گردیم؟

قابل تامل است که موضوع عکس سرباز دختر ایرانی 404 بار کلیک می شود و وبه عنوان تاپیک مهم با 28 رای داغ میشود ولی لینک مقاله ایی از گاردین در مورد ایران که با صرف وقت نکات برجسته آن ترجمه شده 7 بار کلیک میشود و با 4 رای به زباله دانی بالاترین می رود... واقعا در بالاترین به دنبال جه می گردیم؟

مالک اصلی جنبش سبز کیست؟


قبل از انتخابات، وقتی با تمام وجود سعی میکردیم که دوستان ، آشنایان و هر آنکس که به نحوی با او در ارتباط بودیم را به شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدای مقبولتر، ترغیب کنیم، ایشان ما را به طرفداری از رژیم و خیانت متهم میکردند و میگفتند شما با رای دادن دارید به رژیم مشروعیت میدهید.
بعد از پیروزی میر حسین در انتخابات و کودتای رژیم، ایشان ذوق زده تر از رژیم ما را سرکوفت زدند که دیدید! بلاهت کردید رای دادید این هم نتیجه اش! زنده باد خودمان که رای ندادیم و خودمان را ملعبه این رژیم نکردیم.
در ابتدای اعتراضات به کودتا، گروهی از ایشان در خارج از کشور با پرچم شیروخورشید نشان، شعار مرگ بر موسوی دادند.
در ادامه روند اعتراضات و با مشاهده اقبال گسترده ملت ایران از جنبش سبز، گروهی از ایشان جامه سبز پوشیدند و با مردم سبز همراه شدند.
اکنون خیلی از ایشان خود را مالک اصلی جنبش سبز میدانند و با طرح شعار های افراطی بهانه به دست رژیم برای سرکوب شدیدتر می دهند و با بیان آرمانهای دور از دسترس و متهم کردن سران جنبش با استناد به گذشته آنها از همگرا شدن مطالبات جنبش ممانعت بعمل می آورند.
مالک اصلی جنبش سبز کیست؟
آیا ایشان هستند؟
به باور نگارنده مالک این جنبش همه هستند ما و ایشان ندارد، هر کس با هر عقیده و دین و مذهب به شرط آنکه در جهت به ثمر رسیدن آن گام برداریم.
سی سال است که خیلی از مخالفان شعار های افراطی میدهند به هیچ نتیجه ایی کمتراز رسیدن به اهداف آرمانی رضایت نمیدهند. آنهم برق آسا و بدون هیچ راهکاری!
حماسه دوم خرداد و جنبش اصلاحات با بحران آفرینی های رژیم در داخل مواجه شد، بالا بردن سطح انتظارات از جنبش توسط تندروها باعث دلسرد شدن مردم از اصلاحات شد و عدم حمایت مردم از جنبش باعث قدرت گرفتن اقتدار گرایان شد.
اگر خود را مالک جنبش سبزمیدانیم باید سعی در به نتیجه رسیدن آن بکنیم. چطور؟
- با سعی در همگرایی در خواسته های جنبش.
-از تند روی خودداری شود تا جنبش از نفس نیفتد، طرح خواسته های حداکثری به پیروزی جنبش کمک نمی کند.
-از ایراد گرفتن بی حاصل از یکدیگر ویا از سران جنبش تا آنجا که می توان باید پرهیز کرد مخصوصا از نفی کردن یکدیگر باید بشدت باید پرهیز کرد. اختلافات را زمانیکه حکومت کمی دمکرات شد، مردم با صندوق های رای حل خواهند کرد.

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

داستان پرآب چشم قتل اميرکبير


مروز بيستم دي ماه مصادف است با يکصد و پنجاه و هشتمين سالروز قتل ميرزا تقي خان اميرکبير بزرگمرد تاريخ ايران و کسي که در دل جهل و ناداني اسباب توسعه ايران را فراهم آورد و زندگي و مرگ او نقطه عطفي در تاريخ کشور ايران شد. اميرکبير زندگي خود را فداي توسعه کشوري کرد که به آن اعتقاد داشت و براي ترقي آن از هيچ کوششي فروگذار نکرد، ولي متاسفانه فداي عمل شيطاني افرادي شد که منافع شخصي و گروهي و باندي خود را بر منافع ملي ايران ترجيح مي دادند و با نفوذ در ناصر الدين شاه، شاه مستبد قاجار، شرايطي فراهم آوردند که وي دست به عمل شنيع قتل اميرکبير زد و بدنامي آن را در تاريخ ايران زمين به گردن گرفت. اميرکبير فرزند شايسته ايران در زمان ناصر الدين شاه قاجار سه سال و سه ماه صدراعظم کشور بود. او که يک هموطن عادي زاده فراهان اراک به سال 1186 بود، به سرعت مراتب ديواني دستگاه حکومتي را پيمود تا جايي که به دامادي شاه رسيد و آبان ماه سال 1227 صدراعظم کشور شد، ولي 39 ماه بعد در باغ فين کاشان هنگامي که در حمام بود توسط جلادان سلطنتي به قتل رسيد. از جمله اقدامات مهم اميرکبير که در تاريخ به يادگار مانده است، نظم بخشيدن بر امور دستگاه حکومتي، کنترل اعمال و رفتار ديوانيان، شاهزادگان، رجال و صاحبان قدرت و ريشه کن کردن بسياري از مفاسد اداري و مالي بود که باعث پديد آن نظمي نو در کشور شد و همين اصلاحات برخي از مهم ترين ديوانيان و صاحبان قدرت را با او دشمن کرد. از ديگر اقدامات اميرکبير پايه گذاري سازمان جديد براي ارتش ايران، ايجاد چاپارخانه (پست)، تذکره خانه (اداره گذرنامه)، بناي بازار و تيمچه، تاسيس سازمان اطلاعات و جاسوسي و خبررساني، اصلاحات قضايي و از همه مهم تر تاسيس دارالفنون به عنوان يک دانشگاه جامع در کشور بود. انتشار نخستين روزنامه به نام وقايع اتفاقيه و سامان دادن به کار ترجمه و نگارش و چاپ کتاب نيز از اقدام هاي فراموش نشدني اميرکبير است. مخالفت شديد امير با نفوذ بيگانگان در ايران، تلاش براي برقراري عدالت و امنيت و جلوگيري از شکنجه متهمان از ديگر اقدامات درخشان اميرکبير بود. اصلاحات اميرکبير متاسفانه براي مدتي طولاني دوام نياورد و توطئه نمايندگان سياسي روس و انگليس و همگامي بدخواهان داخلي با آنها موجبات خشم ناصرالدين شاه، شاه خودکامه قاجار را فراهم آورد که در يک توطئه امير از صدرات اعظمي عزل شد و خيانت صاحبان قدرت داخلي که با وجود امير ثروت و حشمت خود را در خطر مي ديدند باعث پذيرش وسوسه هاي شيطاني از سوي شاه شد که در يک بعدازظهر در حالت خشم و بي خبري حکم مرگ او را صادر کرد و دشمنان که نگران به هوش آمدن شاه خودکامه بودند جلادي را با دستخط ملوکانه به سرعت و شبانه به کاشان فرستادند و جان امير را در حالي که شاه پشيمان شده بود، ولي راهي براي جلوگيري از اجراي دستور خود نداشت گرفتند. داستان زندگي اميرکبير داستاني پرآب چشم از زندگي ايرانيان است که در مقاطع مختلف تاريخي زماني که همه چيز براي پيشرفت و توسعه آماده مي شده است وسوسه بدخواهان و کساني که موقعيت و ثروت خود را در خطر مي ديده اند، از آن جلو مي گرفته اند تا کشور همچنان در خواب عقب ماندگي و بي خبري بماند.


نقل از روزنامه اعتماد به قلم: گودرز بهزادي