۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

بلاخره رای بدهیم یا ندهیم؟

تا زمانیکه نیاموزیم چطور از گزینه های حداقلی استفاده کنیم متاسفانه هرگز به هیچ گزینه حداکثری دست نخواهیم یافت!
و اگر نیاموزیم که چطور با واقعیت پیرامون خود کنار بیاییم، تا ابد در باتلاق اوهام خود غوطه ور خواهیم ماند و راه به جایی نخواهیم برد!
من بسیار مشتاق هستم که کسی بطور شفاف و مستدل فایده رای دادن و یا ندادن و یا یک راه سومی اگر هست را به من بگوید، تا من خودم به نفع آن شروع به تبلیغ و اطلاع رسانی بکنم،
متاسفانه در اغلب بحث ها  در بالا ترین یا جاهای دیگر بازار دشنام و اتهام زنی به طرف مقابل بسیار داغ است، بسیاری بطور حرفه ایی و سازمانیافته مشغول مسموم کردن فضای بحث آزاد هستند و هر جا که گروهای مختلف فکری مشغول بحث هستند بلافاصله خود را وارد کرده و با بوجود آوردن فضای احساسی مانع از برخورد منطقی و نتیحه گیری مناسب میشوند.
من خودم هم از نظر احساسی بسیار مشکل دارم با شرکت در انتخابات رژیم جهل و فساد و بسیار خوشوقت میشوم اگر کسی چند دلیل منطقی بیاورد که تحریم و بی تفاوتی گزینه مناسب تری است،  ولی در عوض تنها چیزی که از به ظاهر طرفداران این گفتمان در یافت میکنم یا شعار است و یا اتهام و یا دشنام!!
من خودم میدانم که هاشمی جنایتکار است و بزرگترین جنایت اثبات شده او بر سر کار آوردن خامنه ایی است، لازم نیست که این را مرتب به ما گوشزد کنید ولی مگر شما قدرتمداری را سراغ دارید که سابقه چشت سرش پر از حرف و حدیث نبوده باشد؟ مگر رضا شاه که خود منشاء خدمات بیشمار به کشورش بوده است دستش به خون بسیاری آلوده نبود؟ مگر خوشنام تر از امیر کبیر کس دیگری را داریم که دوست و دشمن در و طن پرستی او و خدمات بی شمارش گواه هستند، مگر ایشان دستور اعدام باب و بسیاری از بهاییان را صادر نکرد؟ ولی همین رضا شاه اگر امروز بود و در هر انتخاباتی اگر بهترین گزینه بود، من به او رای میدادم حالا اگر99 درصد هم امکان تقلب بود باز هم من برای آن یک درصد رای میدادم حتی با علم اینکه نقاط سیاهی در سابقه ایشان است اما از آنجاییکه به احتمال قوی ایشان میتوانستند تاثیرات مثبتی برای کشور باشد من به او رای میدادم!